بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین، و صلّی الله علیٰ محمّد و آله الطاهرین، لا سیّما بقیة الله فی الأرضین، و العن الدائم علیٰ أعدائهم الیٰ قیام یوم الدین
این متن حاوی پیام شهید آیة الله سیّد محمّدباقر صدر(ره) به مراسم شب قدر در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه بغداد، در پاسخ به نامه رئیس دانشکده «دکتر محمّد عزیز»؛ چاپ شده در مجله «رسالة الجمعیة الخیریة الإسلامیة» شماره ۳ و ۴، ۱۳۸۸ق ، می باشد که ترجمه در ادامه آن بر اساس کتاب «آموزه های وحی، گفتار ها و نوشتار های قرآنی»، نشر پژوهشکاه تخصصی شهید صدر(ره)، صفحه ۵۵ آورده شده است.
اهمیت این پیام از آنجایی است که شناختی بدیع و ویژه از شب قدر به ما عرضه می دارد که باعث روشنی فکر و تسدید عمل می گردد. خداوند روح آن شهید والا مقام و بصیر و فکور را با اجداد طاهرین وی محشور گرداند و ما را در دنیا و آخرت به ایشان ملحق کند ...
بسم الله الرحمن الرحیم
شرکت کنندگان عزیز! وقتی مسلمانان در ماه مبارک رمضان و شب قدر مراسم میگیرند، در واقع در این مراسم لحظات یادبود میلاد دین بزرگی را سپری میکنند که این امت را پدید آورد و محتوای کامل آن را در صحنه تاریخ به او بخشید. بنابراین، ماه مبارک رمضان و به ویژه شب قدر شاهد ولادت این دین و نزول آن بر انسان بوده است که در قرآن متجلی شد و به همین دلیل شب قدر از هزار ماه برتر است؛ زیرا برای زندگی امتها و ملتها، یک روز زندگی امتی دینی که در دستانش دینی دارد که راه را برایش روشن و اهداف را معین میکند، از هزار ماه زندگی امتی گمشده که نه هدفی دارد و نه راهی، پر خیر و برکتتر است.
این ماه مبارک فقط شاهد میلاد دین نبود که در نزول قرآن تجسم یافت؛ بلکه همچنین شاهد ولادت رهبریِ آگاهی بود که ریشه در همان دین دارد و حد و مرزهایش در چهارچوب همان دین مشخص شده است.
بنابراین، قرآنی که خداوند متعال در شب قدرِ ماه مبارک رمضان نازل کرد، بدین جهت در این شب مبارک نازل شد که رهبر دینی را به وجود آورد؛ از این رو همه قرآن در ماه مبارک رمضان بر شخص پیامبر(صلّی الله علیه و آله) نازل شد تا او را با دین بپروراند و برای رهبری امت در نبرد با جاهلیتهای زمین آماده کند. سپس قرآن [دوباره] در طول بیست و سه سال از عمر تبلیغ دین به تدریج نازل شد تا امت را پرورش دهد و لشکری آگاه بسازد که بتواند از دین جدید پاسداری کند.
بدین سان قرآن کریم دوبار نازل شد: یک بار مجموع قرآن برای آمادهسازی رهبر و یک بار جزء جزء و تدریجی برای آماده ساختن امت. نزول قرآن برای آماده کردن رهبر، مطلبی است که در قرآن در این آیات از آن سخن میگوید: ﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِیٓ أُنزِلَ فِیهِ ٱلۡقُرۡءَانُ - بقرة/185﴾ (ماه رمضان که در آن، قرآن فروفرستاده شد) و ﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةٍ مُّبَٰرَکَةٍ - دخان/آیه ۳﴾ (ما آن را در شبی مبارک نازل کردیم) و ﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةِ ٱلۡقَدۡرِ - قدر/۱﴾ (ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم). در اینجا همه قرآن به یکباره بر پیامبر(صلّی الله علیه و آله) نازل شد؛ نزولی مجسم در فیضی الهی و سرشار از آگاهیبخشی و آمادهسازی فکری و روحی برای به دوش گرفتن مسئولیتهای رهبری در شریفترین و پاکترین نبرد تاریخ انسان.
نزول قرآن به هدف آماده سازی امت و تبدیل آن به ﴿خَیۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ - آل عمران/۱۱۰﴾ (بهترین امتی که برای مردم پدیدار شده است)، همان نزول تدریجی است که قرآن در این آیه از آن سخن گفته است:
﴿وَ قُرۡءَانًا فَرَقۡنَٰهُ لِتَقۡرَأَهُۥ عَلَی ٱلنَّاسِ عَلَیٰ مُکۡثٍ وَ نَزَّلۡنَٰهُ تَنزِیلاً - اسراء/١٠٦﴾
و آن را قرآنی بخشبخش کرده ایم تا بر مردم با درنگ بخوانی و آن را به تدریج فروفرستادهایم.
قرآن برای نزول در سطح امت، عبارت «تنزیل» را به کار برده؛ زیرا «تنزیل» با تدریجی بودن فرایند نزول سازگار است. همچنین برای نزول قرآن در سطح رهبر، از عبارت «انزال» استفاده کرده است؛ زیرا روح کلی قرآن [به یکباره] بر کسی نازل شد که آسمان او را برای حمل آرمانها و روشن کردن راه برگزیده بود.
شب قدر توانست هدفش را محقق کند و به عنوان سرآغاز ورود به والاترین رسالت و بزرگترین هدف به زندگی پیامبر(صلّی الله علیه و آله) پا بگذارد؛ چقدری بالاتر از اینکه در لحظهای از شبی پربرکت، پیامبر(صلّی الله علیه و آله) چنان رفتی پیدا کند که با پیام آسمان زندگی کند و اهداف و مسئولیتهایش را دریابد.
وقتی شب قدر توانست هدفش را در عالیترین حد ممکن در زندگی رهبر پیشوا(صلّی الله علیه و آله) محقق کند، پس این شب همواره برای هر فرد به میزانی که بتواند در آن به دینش رو کند و به سوی پروردگارش تعالی یابد و مقداری از آن قدر عظیمی را تحقق بخشد که پیشوای بزرگ محقق کرد، شب قدر خواهد بود.
اگر در ماه رمضان همزمان ایام یادبود میلاد دین و رهبری را سپری میکنیم، در واقع یادبود ولادت خودمان به عنوان امت و نیرویی پیشرو و طلایهدار بشریت را جشن میگیریم؛ نیرویی که تنها محصول دو عامل بود: دین و رهبر که در قرآن و محمد(صلّی الله علیه و آله) تجسم یافتند؛ زمانی که این دو در شب قدری بیمانند در تاریخ انسان دست به دست هم دادند.
هنوز هم وجود ما به عنوان امتی پیشرو، به عامل دین که قرآن تجسم بخش آن در طلیعه تاریخ ما بود و عامل رهبری آگاه به آن دین و مقاصد بزرگش وابسته است.
و هنوز هم قرآن کریم مانند گذشته به تنهایی میتواند این دین را به ما اعطا کند و بر اساس آن امتی بیافریند که نیروی طلایهدار و پیشرو به سوی راه نجات همه بشریت باشد.
همانطور که قرآن دو بار نازل شد، یک بار برای آماده سازی رهبر و یک بار برای مهیا کردن امت، و از این رهگذر نقش عظیم خود را ایفا کرد، امروز نیز چنین است و برای اینکه قرآن بار دیگر نقش خود را ایفا کند، باید ابتدا رهبران صالح و سپس امت آگاه ایجاد شود؛ بنابراین تنها راه پیش روی مسلمانان این است که قرآن در عقلهای آن دسته از آنها که برای تعالی یافتن به سطح رسالت اسلامی و جذب و ذوب شدن در چهارچوب آن توانایی دارند، خوب جا بیفتد تا از این رهگذر، قرآن بتواند رهبری آگاه را بیابد که راهش را به سوی قلبها و عقلهای مردم هموار کند تا به تدریج به ساخت و تربیت امت بپردازد.
همه شما عزیزان برای تعالی یافتن به سطح رسالتی که تجسم آن قرآن است و در نتیجه برای مشارکت در رهبری و ارتقای امت به دین حقیقیاش، اسلام، فراخوانده شدهاید؛ پس هر یک از شما برای خود شب قدری بسازد؛ چنانکه پیشوای بزرگ(صلّی الله علیه و آله) چنین کرد. این شب برای هیچکس شب قدر نخواهد بود، مگر به قدری که در ارتباط با خدا و درک رسالت و رو کردن به آفاق گسترده آن، رشد و تعالی پیدا کند.
شما ای عزیزان، اگر شب قدر جدیدی بسازید، با این کار قدر و کرامت امت را به آن بازگرداندهاید و وارد نبرد حقیقی با همه دشمنان امت شدهاید. در این صورت اگر دشمنان شب قدر – که نتوانستند با نور آن هدایت یابند – بگویند: «این چیزی جز افسانه پیشینیان نیست»، ضرری به شما نخواهد رساند؛ زیرا جاهلیت این شعار را در برابر همه فرستادگان آسمان سر داده است؛ خداوند متعال میفرماید: ﴿وَ إِذۡ لَمۡ یَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَیَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡکٌ قَدِیمٌ – احقاف/١۱﴾ (و چون بدان هدایت نیافتهاند، به زودی خواند گفت: این دروغی کهنه است).
اینکه جاهلیت در هر عصری ادعای تازگی دارد و رسالت آسمانی را به کهنگی متهم میکند، اتفاقی نیست؛ زیرا جاهلیت همواره، به رغم آنکه خود حلقهای از تاریخ عمومی جاهلیتی است که انسانِ بریده از خدا آن را میسازد، تاریخش را انکار میکند و میکوشد از گذشتهاش فرار کند و در لباسی نو ظاهر شود، چون گذشتهاش افتخاری برای او نیست؛ بنابراین همواره میکوشد ارتباطش را با تاریخ و حلقههای پیشین خود قطع کند و خود را به شکلی نو نمایان سازد. اما تجربههای نیکوی ادیان آسمانی کاملاً بر خلاف این روش است. هر تجربهای از ادیان آسمانی خود را ادامه رسالت پیشین میشمارد و به تاریخ خود افتخار میکند؛ زیرا همگی هدفی یکسان دارند و در رهبری شریفترین نبرد بر ضد ظلم و انحراف، با یکدیگر شریکاند.
در پایان، عزیزان! در این شب مبارک دستهایتان را به سوی خداوند متعال بلند کنید و با تضرع از او بخواهید که به همه ما رو کند، پیروزی فراگیر امت را در نبردهای بزرگش محقق سازد، ذلت شکست را از چهره آن بروبد و راه رهایی از عذاب دردناکی را که امت دچار آن است نشان دهد [چنانکه فرموده است]:
یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ هَلۡ أَدُلُّکُمۡ عَلَیٰ تِجَٰرَةٍ تُنجِیکُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِیمٍ﴿١٠﴾ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَ رَسُولِهِۦ وَ تُجَٰهِدُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِکُمۡ وَ أَنفُسِکُمۡ ۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٌ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ﴿١١﴾
ای کسانی که ایمان آوردهاید، آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذاب دردناک رهایی می بخشد؟! به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما [از هر چیز] بهتر است، اکر بدانید.