مکتوبات

جایی برای کتابت کاتب!

مکتوبات

جایی برای کتابت کاتب!

اینجا می خواهم چیزهای جالبی که به فکرم می رسد را بنویسم. البته این نوشتن، برای آموختن است، نه آموزش دادن. می خواهم فکر کردن و نوشتن را تمرین کنم و بیاموزم...
تلگرام :
https://t.me/maktoobat_kateb

ایتا :
https://eitaa.com/maktoobat_kateb

طبقه بندی موضوعی

درنگی انتقادی در رابطهٔ دین و دنیا

پنجشنبه, ۷ آذر ۱۴۰۴، ۰۳:۳۲ ق.ظ

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیْمِ

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِیْنَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِیْنَ

درنگی انتقادی در رابطهٔ دین و دنیا

نقش ثروت و غنای مالی در تقویت و گسترش دینداری، از منظر آیات قرآن و روایات عترت؛

    سخن از رابطهٔ دین و دنیا برای نیل به نظرگاهی جامع به دین که موجب اصلاح پندار و رفتار ما باشد، بسیار خطیر و مهم است. به عقیدهٔ نگارنده، نگاه عموم افراد جامعهٔ ما - اعمّ از دیندار و متساهل و بی‌دین – به رابطهٔ دین با دنیا دچار آفات متعدد است. لذا نگارنده از وظایف خود می‌داند که هرچند اندک و ناقص، به حسب بضاعت و توان خویش اقدام به نقد و بازتعریف این نگاه کند، همان طور که پیش از این نیز اقدام به نقد یکی از این ابعاد این نگاه نموده و یادداشتی تحت عنوان «چیستی فقر و بیان راهی از راه‌های برون‌رفت از آن، از منظر آیات قرآن و روایات عترت» در وبگاه مکتوبات منتشر ساخته است. اما در این یادداشت، قصد داریم به سویه‌ای دیگر از موضوع بپردازیم، و آن «نقش ثروت و غنای مالی در تقویت دینداری، از منظر آیات قرآن و روایات عترت» است. امید که در تحقق مقصود مورد تأیید و توفیق الهی قرار گیریم و نگاه صحیح و واقعی دین در خصوص موضوع پیشگفته را به درستی و دقت به خوانندهٔ محترم عرضه کنیم.

الف) نخست به سراغ آیات مربوط به موضوع می‌رویم :

  1. خداوند متعال در کتاب خود می‌فرماید :

وَ لَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا ...[1]
 

و اموالتان را که خداوند سبب قوام [زندگانى] شما قرار داده به کم‌خِرَدان مدهید...[2]

    آیهٔ فوق به خوبی بیانگر این نکته است که اگر دنبال جامعه‌ای توانمند و مقاوم و ایستا در برابر سختی‌ها و مشکلات هستیم، باید به معیشت و اقتصاد آن توجه ویژه داشته باشیم. در غیر این صورت نمی‌توان هم جامعه را از معیشت و اقتصاد سالم و مطلوب محروم کرد و هم آن را در معرض سختی‌ها - از جمله سختی‌های ناشی از التزام به دین - قرار داد و از آن توقع داشت که در مقابل این سختی‌ها پایمردی و مقاومت کند. جامعه‌ای که از مواهب مادی برخورداری کافی نداشته باشد، جامعه‌ای سُست و کم‌رمق است که به اندک چالشی خُرد و متلاشی می‌شود و از درون می‌شکند. آری، این است نگاه قرآن به ثروت و نقش خطیر آن در پایایی جامعه و قِوامش!

  1. خداوند متعال در ضمن بیان داستانی از پیامبر بزرگ خود، حضرت سلیمان(ع) می‌فرماید :

إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ * فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ * رُدُّوهَا عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ *[3]
 

[یادآر] آن‌گاه که در پایان روز اسبان چابک و تیزتک بر او(= سلیمان(ع)) عرضه شدند. * پس [سرگرم بازرسى اسب‌ها شد و] گفت: من این خیر(=اسبان جهادى) را به‌جهت یاد پروردگارم بسى دوست دارم. [و دستور داد آنها را دواندند] تا در حجاب پوشیده شدند(=از نظر دور گشتند). * [باز گفت] آنها را نزد من بازگردانید؛ پس شروع به دست‌کشیدن بر ساق‌ها و گردن‌ها[ى آنها و بازرسى مجدد] نمود. *[4]

نکتهٔ مهم: دنیا و مواهب آن، آنگاه مذموم و مورد طرد اسلام هستند، که خود مقصود و مقصد نهایی قلمداد شوند. اما اگر دنیا و مواهبش وسیله‌ای شوند برای بندگی و طریقی باشند برای رسیدن به خدا، نه تنها مذموم نیستند بلکه در اوج مطلوبیت قرار دارند. حال شما بگویید، اگر بهبود معیشت و رشد رفاه و وجود امکانات مطلوب، موجب آسانی دینداری شود و مجال گسترش هر چه بیشتر کلمهٔ حق را فراهم سازد، بد است؟ پُر واضح است که نه! بلکه بسیار خوب است و نیکو! دنیا اگر برای دین و در خدمت آن باشد، پیامبر خدا را نیز مجذوب خویش قرار می دهد(چه رسد به ما!)، چراکه آن را موجب رستگاری خویش می‌بیند!

  1. خداوند در سورهٔ مبارکهٔ قریش می‌فرماید :

فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هٰذَا الْبَیْتِ * الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ *[5]
 

پس باید پروردگار این خانه را بپرستند. * همان‌که در گرسنگى خوراکشان داد و از ترس ایمنشان ساخت. *[6]

توضیح: خداوند در آیات فوق خطاب به کفّار قریش، ابتدا امر به پرستش خود می‌کند، سپس چنین خویش را معرّفی می‌کند که او کسی است که - به واسطهٔ قراردادن کعبه در مکه و تبدیل مکه به یک نقطهٔ سوق الجیشی و گذرگاه تجاری در شبه‌جزیرهٔ عربستان[7] – ایشان را از گرسنگی و فقر نجات داد و نیز آنها را از خطرات جانی در امان داشت و ارکان تمدّن‌شان را محکم نمود. در اینکه خداوند متعال بلافاصله پس از امر به پرستش خویش، خود را چنین وصف می‌کند، نکته‌ای است لطیف، و آن اینکه با بیان این صفت قصد دارد بندگان را به بندگی خویش ترغیب و تشویق نماید. یعنی گویا چنین می‌فرماید که چون من معاش و امان شما را به بهترین نحو فراهم نموده‌ام، باید مرا بپرستید! یعنی وجود این دو صفت در خداوند، به قدری در انگیزه‌بخشی برای بندگی و دینداری کافی و قدرمتند است، که دیگر جای هیچ بهانه‌ای برای تخلف باقی نمی‌گذارد! به تعبیر دیگر، اگر معاش و امان مردم فراهم باشد، زمینهٔ گسترش و پخش دینداری به نحو عمومی و فراگیر و آسان، فراهم می‌گردد و انگیزه‌ای برای تخلف از فرامین الهی باقی نمی‌مانَد، حال آنکه اگر چنین نشود، چندان نمی‌توان توقع گسترش دینداری در میان عموم جامعه را داشت و باید پذیرفت که در صورت فقر و ناامنی، دینداری بسیار سخت می‌گردد.

ب) در این موضع از بحث و پس از طرح آیات و بیان ربط‌شان به موضوع این نگاشته، نوبت آن است که به روایات مربوطه بپردازیم :

  1. دستهٔ نخست از روایات: «دنیا یاوری نیکو برای دین است!»

أخبرنا المفید عن الجعابیّ‌، عن ابن عقدة عن یحیى بن زکریّا عن محمّد بن مروان عن عمرو بن سیف عن أبی عبد اللّه علیه السّلام لا تدع طلب الرّزق من حلّه، فإنّه أعون لک على دینک، و اعقل راحلتک و توکّل.[8]
 

امام صادق(علیه السلام) فرمود :

طلب روزی از (راه) حلال را رها مکن! چرا که آن یاریگری بهتر(از تهیدستی و نداری) برای دین تو است! و «با توکل زانوی اُشتر ببند!»(یعنی برای دینداری خود، مانعی از جنس فقر و تهیدستی متراش و دین خود را با بهره‌مندی از روزی حلال محکم کن و با این کار دینداری را برای خود آسان گردان!)

 

عَنْهُ‌ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ أَبِیهِ‌ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ ذَرِیحِ بْنِ یَزِیدَ اَلْمُحَارِبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ‌ قَالَ‌: نِعْمَ اَلْعَوْنُ اَلدُّنْیَا عَلَى اَلْآخِرَةِ‌.[9]
 

امام صادق(علیه السلام) فرمود :

دنیا چه یاورِ نیکویی برای (رسیدن به جایگاه نیک در) آخرت است!

  1. از خدا بی‌نیازی و عافیت در دنیا بخواهید!

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ‌ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ عَبْدِ اَلْأَعْلَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ‌ قَالَ‌: سَلُوا اَللَّهَ اَلْغِنَى فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْعَافِیَةَ وَ فِی اَلْآخِرَةِ اَلْمَغْفِرَةَ وَ اَلْجَنَّةَ‌ .[10]


امام صادق(علیه السلام) فرمود :

دربارهٔ دنیا از خداوند بی‌نیازی و عافیت[11] بخواهید، و دربارهٔ آخرت از خداوند آمرزش و بهشت بخواهید!

  1. هیچ خیری در کسی که گردآوری مال از راه حلال را دوست نداشته باشد، نیست!

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ‌ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَارِثِ بْنِ بَهْرَامَ‌ عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَیْعٍ‌ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ‌ یَقُولُ‌: لاَ خَیْرَ فِی مَنْ لاَ یُحِبُّ جَمْعَ اَلْمَالِ مِنْ حَلاَلٍ یَکُفُّ بِهِ وَجْهَهُ وَ یَقْضِی بِهِ دَیْنَهُ وَ یَصِلُ بِهِ رَحِمَهُ‌.[12]
 

امام صادق(علیه السلام) فرمود :

هیچ خیری در کسی که گردآوری مال از (راه) حلال را - برای اینکه آبروی خویش را به وسیلهٔ آن حفظ کند و بدهی‌اش را با آن بپردازد و با آن صلهٔ رَحِم کند – دوست ندارد، نیست!

  1. دستهٔ چهارم از روایات: «وابسته به مردم نباشید!»

اَلْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ اَلرَّبِیعِ‌ فِی وَصِیَّتِهِ لِلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ‌ یَقُولُ‌: اِسْتَعِینُوا بِبَعْضِ هَذِهِ عَلَى هَذِهِ وَ لاَ تَکُونُوا کُلُولاً عَلَى اَلنَّاسِ‌.[13]
 

امام صادق(علیه السلام) فرمود :
از بعضی از این(دنیا) برای (بی‌نیازی در) آن کمک بگیرید(و کار و تلاش کنید)، و بارهایی سنگین بر روی دوش مردم نباشید(و به آنها وابسته نباشید)!

 

عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ‌ عَنْ أَبِی اَلْخَزْرَجِ اَلْأَنْصَارِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ غُرَابٍ‌ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ‌ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‌ : مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى کَلَّهُ عَلَى اَلنَّاسِ‌.[14]
 

رسول خدا(ص) فرمود :
ملعون(و از رحمت خدا دور است) آن کسی که سنگینی بار معاش خود را بر دوش مردم بیندازد(و به ایشان وابسته گردد و کار و تلاش نکند)!

  1. این دنیاطلبی نیست، آخرت‌طلبی است!

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ‌ عَنْ أَبِیهِ‌ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ‌ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ‌: قَالَ رَجُلٌ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ‌ وَ اَللَّهِ إِنَّا لَنَطْلُبُ اَلدُّنْیَا وَ نُحِبُّ أَنْ نُؤْتَاهَا فَقَالَ تُحِبُّ أَنْ تَصْنَعَ بِهَا مَا ذَا قَالَ أَعُودُ بِهَا عَلَى نَفْسِی وَ عِیَالِی وَ أَصِلُ بِهَا وَ أَتَصَدَّقُ بِهَا وَ أَحُجُّ وَ أَعْتَمِرُ فَقَالَ‌ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لَیْسَ هَذَا طَلَبَ اَلدُّنْیَا هَذَا طَلَبُ اَلْآخِرَةِ‌ .[15]
 

مردی به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد:

«به خدا سوگند ما دنیا را می‌خواهیم و دوست داریم که به ما داده شود!» حضرت(علیه السلام) به او فرمود: «دوست داری که با دنیا چه کنی؟» مرد عرض کرد: «به خود و خانواده‌ام رسیدگی کنم و صلهٔ رَحِم کنم و صدقه بدهم و حجّ و عمره بگزارم.» پس حضرت(علیه السلام) به او فرمود: «این خواستنِ دنیا نیست، خواستنِ آخرت است!»

  1. غنایی که تو را از ستم باز دارد، بهتر از فقری است که تو را به گناه وادارَد!

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ‌ : غِنًى یَحْجُزُکَ عَنِ اَلظُّلْمِ خَیْرٌ مِنْ فَقْرٍ یَحْمِلُکَ عَلَى اَلْإِثْمِ‌.[16]

امام صادق(علیه السلام) فرمود :

بی‌نیازی و غنایی که تو را از ستم(بر خود و دیگران) باز دارد، بهتر از فقری است که تو را (برای رفع نیاز خویش) به گناه (و کسب روزی از راه نادرست) وادارَد!

  1. مصیبت فقدان عزیزان، از فقر مطلق و غارت‌زدگی بهتر است!

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ‌ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ‌ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‌ : یُصْبِحُ اَلْمُؤْمِنُ أَوْ یُمْسِی عَلَى ثَکَلٍ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یُصْبِحَ أَوْ یُمْسِیَ عَلَى حَرَبٍ فَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ اَلْحَرَبِ‌.[17]
 

رسول خدا(ص) فرمود :

مؤمن بر عزا و مصیبت(فقدان عزیزان و نزدیکان) شب را صبح کند یا روز را شب کند[18]، بهتر از آن است که شب را صبح کند یا روز را شب کند در حالی که غارت‌زده باشد(و هیچ چیز نداشته باشد و در فقر مطلق باشد)! پس به خدا پناه می‌بریم از غارت‌زدگی(و فقر مطلق)!

نکتهٔ مهم: حدیث فوق در صدد این نیست که ارزش عزیزان و نزدیکان را پایین‌تر از مال و ثروت نشان دهد، بلکه منظور آن این است که فقر مطلق چنان آثار منفی و سوئی دارد که سختی آن برای بیشتر مردم(شاید نه همگان)، بیش از فقدان عزیزان است؛ به این ترتیب که انسان می‌تواند بعد از فقدان عزیزش – هر چند به سختی و همراه با افسردگی و اندوه فراوان – به حیات خویش ادامه دهد، اما پس از غارت‌زدگی و فقر مطلق، محال است که مجال حیات یابد، چرا که همین فقر او را از گرسنگی و نداری می‌کُشَد! لذا مقصود از حدیث فوق، تأکید فراوان بر اهمیت فراوان برخورداری کافی از مواهب دین است.

  1. بار الــــٰها! اگر نان نبود، تو را نمی‌پرستیدیم!

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ‌ عَنْ أَبِیهِ‌ عَنْ أَبِی اَلْبَخْتَرِیِّ‌ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‌ : بَارِکْ لَنَا فِی اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فَلَوْ لاَ اَلْخُبْزُ مَا صَلَّیْنَا وَ لاَ صُمْنَا وَ لاَ أَدَّیْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا.[19]

 

رسول خدا(ص) فرمود :

(پروردگارا!) برای ما در نان[20] برکت فرو فرست! و میان ما و نان جدایی مینداز! چراکه اگر نان نبود، نماز نمی‌خواندیم و روزه نمی‌گرفتیم و اوامر پروردگارمان را به جا نمی‌آوردیم!

   ج) جمع‌بندی

این نگاشتهٔ کوچک به پایان خود رسید، حال آنکه نگارنده امیدوار است که خوانندهٔ محترم، به خوبی به نقش خطیر دنیا و مواهب آن در گسترش و ترویج فراگیر دین در جوامع بشری، رسیده باشد، و نیز با نگاه واقعی اسلام به دنیا و مواهب آن آشنا شده باشد و پی به بطلان نظرات عوامانه و معاندانه دربارهٔ نگاه اسلام به دنیا - مانند آنچه که صوفیه به آن معتقد است - بُرده باشد.

 

امید که نگارنده را از دعای خیر خود برای حُسن عاقبت و مزید توفیق، محروم نفرمایید.

وَ آخِرُ دَعْوَانَا أَنِ الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِیْنَ

وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا و نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِیْنَ

 

[1] النساء / 5

[2] ترجمهٔ حسین استادولی

[3] ص / آیات ۳۱ تا ۳۳

[4] ترجمهٔ حسین استادولی

[5] قریش / آیات ۳ و ۴

[6] ترجمهٔ حسین استادولی

[7] برای تفصیل این مطلب به تفاسیر مراجعه کنید؛ از جمله: مکارم شیرازی ناصر. ‌تفسیر نمونه. ج 27، دار الکتب الإسلامیة، 1374، ص 348.

[8] طوسی محمد بن حسن. امالی شیخ طوسی / ترجمه حسن‌زاده. ج 1، اندیشه هادی، 1388، ص 416.

[9] کلینی محمد بن یعقوب. الکافی. ج 5، دار الکتب الإسلامیة، 1363، ص 72؛ همچنین در همین صفحه و نیز در صفحهٔ بعد، سه روایت دیگر با همین مضمون آمده است.

[10] کلینی محمد بن یعقوب. الکافی. ج 5، دار الکتب الإسلامیة، 1363، ص 71.

[11] عافیت یعنی: بازداشتن بدی‌ها و سختی‌ها از بنده، توسط خداوند؛ ر.ک : خلیل بن احمد. العین. ج 2، مؤسسة دار الهجرة، 1409، ص 258.

[12] کلینی محمد بن یعقوب. الکافی. ج 5، دار الکتب الإسلامیة، 1363، ص 72.

[13] کلینی محمد بن یعقوب. الکافی. ج 5، دار الکتب الإسلامیة، 1363، ص 72.

[14] کلینی محمد بن یعقوب. الکافی. ج 5، دار الکتب الإسلامیة، 1363، ص 72.

[15] کلینی محمد بن یعقوب. الکافی. ج 5، دار الکتب الإسلامیة، 1363، ص 72.

[16] کلینی محمد بن یعقوب. الکافی. ج 5، دار الکتب الإسلامیة، 1363، ص 72.

[17] کلینی محمد بن یعقوب. الکافی. ج 5، دار الکتب الإسلامیة، 1363، ص 72.

[18] یعنی روزگار خویش را چنین بگذراند.

[19] کلینی محمد بن یعقوب. الکافی. ج 5، دار الکتب الإسلامیة، 1363، ص 73.

[20] توجه: «نان» در حدیث فوق، استعاره از مواهب مادّی و دنیوی است.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴/۰۹/۰۷
کاتب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی